ایرن
یکشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 12:30 ب.ظ
مهدی!نمی تونم بپذیرم که دیگه نیست...باورم نمیشه.احمقانه است...زندگی به طرز احمقانه ای بیهوده است....
نیما
یکشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 12:54 ب.ظ
روحش شاد و یادش گرامی !
میلاد
یکشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 01:09 ب.ظ
دلم می خواست اولین بار که تو وبلاگت کامنت میزارم با یه حس خوب برات کامنت میذاشتم اما حیف که گاهی خدا با بازیاش بدجوری دل ادمو دریایی میکنه
دلم برای خوندنش تنگ میشه از اون نگاه جدی اش
ندیده بودمش اما نمیدونم چرا انقدر رفتنش سنگین بود برام م م
شاید بخاطر اینکه تو این دنیای مجازی همه با دلاشون میان پیش هممم
نمیدونی مهدی همش یاد صدای خوندنش میفتم که با مریمش میخوند و میکفت " گل باغمی تو ... "
خدا به مریم صبر بده فقط صبر و صبر و صبرررررررررر
ایرن
یکشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 01:11 ب.ظ
چرا گریه هام تموم نمیشه مهدی؟ بمیرم برا مریم!چه کار می کنه با جای خالیش...
دلارام
یکشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1390 ساعت 02:27 ب.ظ
خیلی ناراحت شدم برای این مصیبت تا جایی که براشون اشک ریختم.مسلما حضور من دردی رو تسکین نمیده، چون ایشون من رو نمیشناختن ولی خواهش میکنم از طرف من هم تسلیت بگید، خیلی زیاد ،خیلی عمیق ...
...........
مهدی!نمی تونم بپذیرم که دیگه نیست...باورم نمیشه.احمقانه است...زندگی به طرز احمقانه ای بیهوده است....
روحش شاد و یادش گرامی !
دلم می خواست اولین بار که تو وبلاگت کامنت میزارم با یه حس خوب برات کامنت میذاشتم اما حیف که گاهی خدا با بازیاش بدجوری دل ادمو دریایی میکنه
دلم برای خوندنش تنگ میشه
از اون نگاه جدی اش
ندیده بودمش اما نمیدونم چرا انقدر رفتنش سنگین بود برام م م
شاید بخاطر اینکه تو این دنیای مجازی همه با دلاشون میان پیش هممم
نمیدونی مهدی همش یاد صدای خوندنش میفتم که با مریمش میخوند و میکفت " گل باغمی تو ... "
خدا به مریم صبر بده فقط صبر و صبر و صبرررررررررر
چرا گریه هام تموم نمیشه مهدی؟
بمیرم برا مریم!چه کار می کنه با جای خالیش...
خیلی ناراحت شدم برای این مصیبت تا جایی که براشون اشک ریختم.مسلما حضور من دردی رو تسکین نمیده، چون ایشون من رو نمیشناختن ولی خواهش میکنم از طرف من هم تسلیت بگید، خیلی زیاد ،خیلی عمیق ...
حیف شد که نمیتونم بیام چون دورم اما مطمئنم وجودتون برا مریم آرامش بخشه
احساس میکنم یکی از عزیز ترین کسامو از دست دادم..
روحش شاد
خدا به مریم بانو صبر بده تصورش هم برای من دیوونه کننده است..
و نترسیم از مرگ . مرگ پایان کبوتر نیست .